نگارش ششم -

ریحانه خالقی

نگارش ششم.

انشا نویسی اگر غذاها احساس داشتند

جواب ها

ꪖડꫀꪀꪖ

نگارش ششم

اگر غذاها احساس داشتند، دنیای ما به طور کلی متفاوت می‌شد! تصور کنید که هر بار که یک بشقاب غذا روی میز قرار می‌گرفت، آن غذا با شادی و هیجان به استقبال ما می‌آمد. مثلاً وقتی که یک پیتزا داغ و خوشمزه را می‌دیدیم، می‌توانستیم احساس شادی و خوشحالی آن را حس کنیم. شاید پیتزا با صدای بلند می‌گفت: 'بیا و من را بخور! من برای تو آماده‌ام!' غذاها می‌توانستند داستان‌های جالبی از سفرهای خود بگویند. مثلاً برنجی که از مزارع دورافتاده آمده، می‌توانست از روزهای آفتابی و بارانی که در آنجا گذرانده، صحبت کند. یا سالادی که از سبزیجات تازه و خوشمزه درست شده، می‌توانست از طراوت و تازگی خود بگوید و ما را به خوردن آن تشویق کند. اما در این دنیای خیالی، غذاها همچنین ممکن بود احساساتی مانند غم و اندوه را نیز تجربه کنند. مثلاً وقتی که یک دسر خوشمزه به دلیل رژیم غذایی کسی نادیده گرفته می‌شد، ممکن بود احساس تنهایی کند و آرزو کند که کسی آن را امتحان کند. یا شاید یک کاسه سوپ گرم، وقتی که کسی بیمار است و به آن نیاز دارد، احساس نگرانی کند و بخواهد که به او کمک کند. اگر غذاها احساس داشتند، ما باید با آن‌ها با احترام و محبت رفتار می‌کردیم. شاید قبل از خوردن، از آن‌ها تشکر می‌کردیم و به آن‌ها می‌گفتیم که چقدر برای ما مهم هستند. این موضوع می‌توانست به ما یادآوری کند که هر غذایی که می‌خوریم، داستانی دارد و باید به آن احترام بگذاریم. در نهایت، اگر غذاها احساس داشتند، شاید ما بیشتر به انتخاب‌های غذایی خود توجه می‌کردیم و سعی می‌کردیم غذاهای سالم و خوشمزه‌ای را انتخاب کنیم که نه تنها برای ما مفید باشند، بلکه به آن‌ها نیز خوش بگذرد. شما چه فکر می‌کنید؟ اگر غذاها احساس داشتند، چه تغییراتی در زندگی ما ایجاد می‌شد؟

سوالات مشابه